زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

نسل‌ها و پرسش‌های تازه

پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۲۲ ب.ظ

نسل تازه با پرسش‌های تازه تشخص پیدا می‌کند. پرسش‌های تازه در انتظار پاسخ‌های تازه می‌مانند و پاسخ‌های تازه سامان دهنده روز و روزگار هر نسل است. 

نسل ما، پرسش‌های خود را طرح کرد و اینک روز و روزگار ما، حاصل پاسخ‌هایی است که به پرسش‌های ویژه دوران خود دادیم. نسل تازه پرسش‌های تازه طرح می‌کند و روز و روزگار آینده به پاسخ‌هایی وابسته است که این نسل تازه به پرسش‌های تازه خود می‌دهد. 


پرسش‌ها و پاسخ‌های نسل ما

نسل ما سه پرسش اساسی داشت: اول: آیا می‌توانیم زندگی عادلانه‌تری داشته باشیم؟ جهان مدرن به ما احساس برابری داده بود و در عین حال همین جهان مدرن در ما شکاف طبقاتی تولید می‌کرد و میان روستاییان و شهر نشینان تفاوتی عمیق در سطح و سبک زندگی. می‌پرسیدیم آیا می‌توانیم عادلانه‌تر زندگی کنیم و همراه با برابری حقوقی‌، برابری در سطح معاش و رفاه زندگی هم داشته باشیم؟

دوم: آیا مجبوریم تحت نفوذ قدرت‌های خارجی باشیم؟ در جهانی نو، احساس بیگانگی می‌کردیم و با طرح این سوال، آرزوی روزگاری آَشناتر و مانوس‌تر داشتیم. دوست داشتیم خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم و از سیطره و نفوذ دیگران مبرا باشیم. آرزوی استقلال از دیگران داشتیم. 

سوم: آیا می‌توانیم در زندگی جمعی خود احساس اخلاق و معنویت کنیم؟ مقصودمان این بود که با هم مهربان باشیم. احساس خویشاوندی کنیم. برای هم فداکاری کنیم. در حیات جمعی‌مان راستگویی و صداقت حکم فرما شود و ....

نسل ما خیلی زود به این سوالات پاسخ داد و پاسخ‌اش به همه این سوالات مثبت بود. با تکیه بر همه منابع سنت و دین و اخلاق تصور می‌کرد که اگر اراده جمعی کند، می‌تواند یک زندگی جمعی عادلانه سامان دهد، استقلال سیاسی خود را به دست آورد و در یک فضای تماماً معنوی زندگی کند. 

از میان این سه آرزو و خواست، قطعاً به دومی رسید. روزگاری از راه رسید که قدرت سیاسی در مقایسه با روزگاران قبل، کمتر تابع سیاست‌ قدرت‌های خارجی است. اما زندگی عادلانه‌تری هم حاصل شد؟ آیا فضای عمومی زندگی اجتماعی، معنوی‌تر و اخلاقی‌تر شد؟ نادر کسانی هستند که به این سوالات پاسخ مثبت می‌دهند. فقدان عدالت و اخلاق، آن یک دستاورد به دست آمده را هم با پرسش مواجه می‌کند. بیگانه‌ برای ما تصمیم نمی‌گیرد. پس وضعیت ناعادلانه و انحطاط اخلاق و فساد نهادین شده را باید عمیقا در درون خود جستجو کنیم. 

نسل جدید به جای آنکه بنشیند و به پند و اندرزهای حکیمانه و عمیق ما گوش کند، ما را خطاب قرار می‌دهد و از حاصل کار می‌پرسد. نسل ما با دشواری بسیار مواجه است. به ویژه که منابع سنت و دین و اخلاق نیز اینک در وضعیت پرسش انگیزی قرار گرفته‌اند. همان منابعی که چسب‌ اجتماعی و عامل همبستگی جمعی بود اینک به دیده تردید نگریسته می‌شوند. نسل جدید با وضعیت و معضلات تازه مواجه است و پرسش‌های تازه دارد


پرسش‌های بی پاسخ نسل جدید

نسل جدید پرسش‌های تازه دارد اگرچه نمی‌داند به این پرسش‌های شگفت چه پاسخی باید داد. پرسش دارد اما در پاسخ آنها مانده است. در چنین وضعیتی است که احساس می‌کند در یک مسیر بی مقصود و در یک فضای بی افق زندگی می‌کند. 

ما در باره نحو زندگی جمعی پرسیدیم. زندگی جمعی‌مان جریان داشت ولی می‌خواستیم این فضای جمعی را با عدالت و استقلال و معنویت و اخلاق زینت دهیم. نسل جدید اما از اصل زندگی جمعی می‌پرسد. آیا زندگی ما با یکدیگر امکان پذیر است؟ آیا بیرون از حیات فردی ما، چیزی به نام حیات معنی دار جمعی وجود دارد؟ این پرسش عمیقی است. خیلی عمیق‌تر از پرسش‌های زمانه ما. پاسخ‌گویی به آن نیز به این سادگی‌ها ممکن نیست. 

در عمل زندگی جمعی می‌کند، اما از اصالت آن می‌پرسد. می‌خواهد بداند چقدر باید به آن اهمیت دهد. تا چه اندازه ارزش مند است که برایش هزینه کند و از زندگی خود به نفع آن بکاهد. در قبال هزینه‌ای که برای تداوم زندگی جمعی می‌کند، چه چیز به دست می‌آورد؟ آزادی؟ امنیت؟ رفاه و خوشی بیشتر؟ ....

اما این تنها پرسش این نسل نیست. پرسش‌های دیگر هم در ذهن او حاضرند. به فرض پذیرش اصالت زندگی جمعی، پرسش‌های دیگری هم هست که ذهن او را می‌آزارند. 

اول: با توجه به آنچه در باره بحران آب گفته می‌شود، تا چه حد آینده دراز مدتی در انتظار حیات جمعی ماست؟ 

دوم: با توجه به تجربیات پیشین، تا چه حد می‌توان به یک زندگی جمعی مطلوب و حاوی حد قابل قبولی از عدالت و آزادی و اخلاق امید بست؟ 

سوم: با توجه به کاستی گرفتن ارزش‌ها و هنجارهای معتبر جمعی، و کاسته شدن از اعتبار جمعی دین  و سنت‌های ملی و فرهنگی، تا چه حد می‌توان از امکان و مطلوبیت هویت معنی دار جمعی دفاع کرد.  

چهار: نهادهایی که ساماندهنده حیات جمعی ما هستند، تا چه حد قابل اعتمادند؟ نظام آموزشی به جد، در حال پرورش نسلی شکوفا و خلاق و سازنده است؟ نظام اداری، در حال مدیریت عقلانی امور عمومی است؟ ساختار حقوقی، در حال بازتولید نظمی عادلانه است؟ کسی، جایی، نهادی هست که به آینده و سرنوشت ما بیاندیشد و برای آن برنامه ریزی مطلوب کند؟ 

این سنخ پرسش‌ها، صوری دیگر از همان پرسش اصلی‌اند: آیا چیزی به نام حیات معنی دار جمعی وجود دارد؟ 

پاسخ به این پرسش‌ها ساده نیست. اما در فضایی که این پرسش‌های بنیادین جاری‌اند، فقدان پاسخ روشن، به معنای تعویق و تعلیق پرسش‌ها نیست. پرسش‌های بی پاسخ فعال و عمل کننده‌اند: آنها در کوچه و خیابان‌های شهر جاری‌اند و هر روز با حضور خود، معیارها و هنجارهای مقرر و پیشین را به سخره می‌گیرند. سوهان سویه‌های متعارف اجتماعی‌اند. معیارهای پیشین ارزیابی و داوری را کند و ناکارآمد می‌کنند، هر سنگی را سوراخ می‌کند و اینچنین ساختارهای حیات جمعی ما را بی مبناتر از پیش می‌سازند. 

نسلی که پاسخی برای این سوالات در حیات جمعی ندارد، در سطح حیات فردی خود نیز با پرسش‌های بنیادینی مواجه خواهد شد: آیا اساساً زندگی پدیده ارزش‌مندی است؟ آیا آدمیزاد موجود شریفی است؟ آیا من موجود محترمی هستم؟ دیگران شایسته احترام‌اند؟ و هزاران پرسش بنیاد افکن دیگر. 


سرشت زمانه ما

پرسش‌های تازه نشانگر تفاوت بنیادین این زمانه از زمانه پیشین است. البته ظهور چنین دوران شگفتی در تاریخ بشر بی سابقه نیست. چنین دوره‌هایی معمولاً دو رویه متعارض دارد. اول رویه دردناک انحطاطی و ساینده آن و دوم رویه خلاق و برانگیزاننده‌اش. 

ناگفته پیداست که با این پرسش‌های بنیادین اما بی پاسخ، نسلی دستخوش سرگشتگی و آسیب است. اما در عین حال، چنین دوره‌هایی سرچشمه ظهور افکار، رفتار، نهادها و تمهیدات تازه و بنیادین، عمیق و بدیع نیز هست. فلسفه یونانی در دوران انحطاط تمدن یونانی ظهور کرد، مواریث عمیق فکری و هنری جهان مدرن نیز حاصل بروز و ظهور چنین وضعیتی در قرون سیزده و چهارده و پانزده میلادی بودند. 

تجربه پیشین بشری حاکی از  آن است که در چنین دوره‌هایی می‌توان منتظر چند واکنش در عرصه عمومی بود: کسانی عزلت می‌گزینند و سردر گریبان زندگی فردی خود می‌برند. گاه به نحوی لذت طلبانه و هدونیستی و گاه به نحوی معنوی و زهد گرایانه. این گروه اساساً با سوالات زمانه خود درگیر نمی‌شوند و در قلمرو کوچک خود زندگی می‌کنند. 

اما در میان کسانی که درگیر زمانه می‌شوند و تلاش می‌کنند پاسخ‌گوی پرسش‌های زمانه خود باشند، چند گروه از هم قابل تمیزند. اول کسانی که تلاش می‌کنند با الگوهای عقلانی و عام و جهانشمول پاسخ‌هایی تمهید کنند. این گروه علی الاصول فیلسوفان هستند. آنها برای انسانی که در قلمرو سنت‌های پیشین‌اش جا نمی‌گیرد و سرگشته و آواره است، یک پیام رهایی دارند. انسانیت او را می‌ستایند و سعی می‌کنند پاسخ‌های عام و معتبر عرضه کنند. افلاطون در زمانه خود چنین کرد. او پشت به همه سنت‌ها و باورها و گمانه‌های متعارف کرد و عقلانیت عام انسانی را به میان آورد. 

دوم کسانی همان راه افلاطون را می‌روند، اما نه از طریق پشت کردن به سنت‌های متعارف. بلکه از طریق جستجو برای استخراج بذرهای حقیقت در متن همین باورها و سنت‌های متعارف. آنها بر این گمان‌اند که بالاخره آدمی در یک فرهنگ و سنت خاص زیست می‌کند و هر سنت و فرهنگ بهره مند از استعدادهایی برای حیات عقلانی است. ارسطو در زمانه خود چنین کرد. 

سوم کسانی که اصولاً راه برون رفت و پاسخ گویی به پرسش‌های بنیادین را در وادی نظر و اندیشه نمی‌جویند. آنها بر این باورند که پرسش‌های بنیادین، حاصل بن بست عملی در میدان عمل و حیات جمعی است. باید گشایشی در عرصه عمل ایجاد کرد و پاسخ‌های بنیادین را به انرژی یک کنش جمعی تبدیل کرد. به نظر آنها، اساساً پرسش‌های بنیادین، پاسخ‌های قطعی و یقین  آور ندارند. آنها تنها از شکاف ناشی از انحطاط ساختار زندگی جمعی می‌جوشند. سوفسطائیان یونانی چنین بودند. 


**************

زمانه ما، زمانه شگفتی است و به نظر می‌رسد علاوه بر عزلت گزینان، متناسب با سه امکان واکنش فوق، آبستن سه سرچشمه جوشان فکر و عمل است. 


  • محمد حواد غلامرضاکاشی

نظرات (۱)

  • عرفان جعفری
  • سلام خدمت استاد گرامی دکتر کاشی .
    به نطر بنده زندگی در فضای بدون افق حال سردمداران فکر لایه های مختلف جامعه ایرانی رامجاب خواهد کرد تا درساخت تنهایی های معنادار و تزریق معنا در جامعه سکوت کنند و فکر خود را ذخیره ای سازند بعد ازآنکه سوفسطاییان جامعه را چون مرغ بسملی که به هر سو میجهد آماده تزریق فکر کنند چرا که در وضعیت تعطیلی مخاطب همه عرصه ها تنگ است.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی