نوروز را غنیمت بشمریم
نوروز به منزله یک جشن، در عرصه خصوصی و در عرصه عمومی، دو چهره متفاوت دارد. در عرصه خصوصی، خانه هر کس رنگی از شادی و نشاط عید دارد. برای کسانی بیشتر، برای کسانی کمتر. کسانی به دلیل محرومیت و فقر شادی نوروز را با آه و حسرت توام میکنند و کسانی به دلیل جیب پرپول، شادی عید را با خرید و مصرف بیشتر و بیشتر افزون میکنند. اگر بتوان از شادی نوروز سخن به میان آورد، هر کجا این شادی معنای ویژهای دارد، و با احساسات و وضعیتهای ویژهای نیز توام است.
عید در عرصه خصوصی، هزار رنگ و جنس و فرم گوناگون دارد. به نحوی که نمیتوان از یک عید، یک نوروز و یک الگو از مناسک سخن گفت.
با این همه، از جنوب تا شمال شهر، از جنوب تا شمال کشور دگرگون شده است. از این حیث به نظر میرسد نوروز یک خصلت و حیثیت عام و عمومی نیز دارد. من به این خصلت عمومی و عام نوروز اشاره دارم.
نوروز شور و نشاط صرف است. هیچ غایت و هدف خاصی را تعقیب نمیکند. شیکه بی دلیل انتظارات جمعی است و همه به واسطه این شبکه جمعی انتظارات، در لباس و کسوت شادی میروند. نشاط ناشی از اجبار جمعی است. نه خاطره جمعی بر آن سیطره دارد نه آرزوهایی. فراخوانی است که همه را به یک نشاط جمعی در یک آن و لحظه بی عمق و بنیاد دعوت میکند. باد و باران و هوای دل انگیز و آفتاب درخشان نیز این فراخوان جمعی را رنگ میکنند، به آن عطر میپاشند همه چیز را براق میکنند و شاداب.
نوروز نیروی نشاط خود را از سحر فراموشی اخذ میکند. همه باید کاستیهای خود در زندگی روزمره را برای روزهایی فراموش کنند. دشواریها، داراییها، ناداراییها، مخاطرات و روزهای ناگوار همه در بوته فراموشی انداخته میشوند، چنانکه آرزوها، خواستها، مطالبات نیز. سحر نشاط آور نوروز، از همین تعلیق گذشته و آینده نشات میگیرد.
نوروز تنها امکان استعلای معنوی اما پرنشاط ما ایرانیان است. ما کمتر عادت داریم معنویت را با شادی و نشاط بی دلیل و بی توقع و خواست توام کنیم.
نوروز تنها امکان تجربه خود جمعی مان، در پرتو یک شادی جمعی است. ما کمتر عادت داریم خود جمعی را شادمان ملاقات کنیم. خود جمعی سوگوار را بیشتر میشناسیم.
نوروز تنها امکان ارتباط جمعی ما با طبیعت و حال و احوال آن است. ما در زندگی شهری، بیشتر ارتباط جمعی با آلودگی، بیماری، شکاف و گسیختگی داریم کمتر عادت داریم با زمستان سرد، تابسان گرم و به طور کلی با همه احوالات طبیعت نسبتی جمعی برقرار کنیم.
نوروز تنها امکان ارتباط جمعی ما با خدایی است که با دستورها و شرایع و باید نبایدهایش با ما سخن نمیگوید. ما کمتر به خدایی عادت داریم که پشت صمیمیتها و دلگرمیها و امیدهای بی دلیلمان پنهان بماند.
نوروز تنها امکان تصور خود جمعی ما، بدون تصور دولت و قانون و نهادهای بوروکراتیک است. ما کمتر به خود جمعی عادت داریم که منتشر و خطی و رنگارنگ و متنوع باشد و در عین حال در روابط توام با برابری و همسانی ظاهر میشود.
نوروز را باید غنیمت شمرد
- ۰ نظر
- ۲۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۴