زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

بیماری‌های مزمن انقلابی

سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۵۹ ق.ظ

ایران تنها کشور جهان است که ظرف یکصد سال، دو انقلاب را با چشم خود دیده است.

جامعه‌ای که چندان با انقلاب سر و کار ندارد، آرام است. کمتر با حادثه و خبرهای غیر منتظره دست به گریبان می‌شود. آرزوهای بزرگ ندارد و به بهبود تدریجی زندگی روزمره عادت کرده است. اما جامعه‌ای که در آن انقلاب روی می‌دهد، ناآرام است. شب که به خواب می‌روی، صبح ممکن است در وضعیتی تازه بیدار شوی. جامعه انقلابی همیشه آبستن است. گاهی آشکار گاهی پنهان.

در جامعه انقلابی، نظام مستقری هست اما هیچگاه خود را باور نمی‌کند. همیشه دلنگران است طوفانی بوزد و موجودیتش را با مخاطره مواجه کند. به پشتیبانی مردم شدیداً نیازمند است. هر روز به بهانه‌ای می‌خواهد از حمایت گسترده مردم کسب اعتماد کند. اگر احساس کند، پشتیبانی مردم رو به کاهش می‌رود اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهد. به سرعت خشمگین و خشن می‌شود و در خطر گسیختگی قرار می‌گیرد. صدای مخالف را بر نمی‌تابد. اقبال مردم از مخالفین را حتی یک لحظه تحمل نمی‌کند. حکومت برآمده از انقلاب مرعوب است. مرعوب زاده می‌شود و مرعوب زندگی می‌کند.

مردم در جامعه انقلابی همیشه ناراضی‌اند. به هیچ وضع موجودی رضایت نمی‌دهند. چرا که هر وضع موجود با مشکلاتی همراه است و آنها با توقع ریشه کن شدن مشکلات انقلاب کرده‌اند. آنها با این فرض انقلاب کردند که همه مشکلات کشور ناشی از وجود یک نظام دیکتاتور و فاسد است. حال که انقلاب کرده‌اند معیارشان برای ارزیابی موفقیت نظام تازه ریشه کن شدن مشکلات است. اگر نظام در ریشه کن ساختن مشکلاتی مثل فقر و فساد ناموفق است و حتی بر دامنه مشکلات افزوده، در شمار همان نظامی قرار می‌گیرد که انقلاب علیه آن اتفاق افتاد.

نظام مرعوب، برای اداره متعارف یک جامعه چیزی نمی‌آموزد و مردم نیز سهمی از مشکلات موجود را بر عهده نمی‌گیرند. نظام برای پوشش دادن به ناکارآمدی‌های خود، مرتب بحران‌های تازه خلق می‌کند تا وانمود کند از بس گرفتار بحران‌های بزرگ و حماسی است به کار و بار روزمره مردم نمی‌رسد. مردم هم روز به روز خسته‌تر و ناتوان‌تر می‌شوند و وضع موجود را جز با دگرگونی‌های بنیادی قابل رفع نمی‌یابند. پس منتظر یک منجی می‌مانند و انقلابی تازه.

انقلاب‌ها انر‌‌ژی‌های بزرگ خلق می‌کنند اما کمتر انقلابی هست که پس از پیروزی بتواند آن همه انرژی را هدایت کند و به جای تخریب، تاسیس کند، بیافریند و چشم‌اندازهای تازه را به صحنه عملی زندگانی مردم بیاورد.

جامعه‌ای که به انقلاب خو کرده، به بیماری‌های مزمن دچار است. قبل از هر کار باید به این بیماری‌ها توجه کرد و به رفع یا تقلیل آثار آن کوشید.

  • محمد حواد غلامرضاکاشی

قرن بی شرم

چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۲۵ ق.ظ

سرانجام از معامله قرن رونمایی شد: سند صلحی اعلام شده و احتمالاً قرار است به بهای جنگ و سرکوب و تحریم به فلسطینی‌ها تحمیل شود. به گمانم نام مناسبی برای آن اختیار شده است: معامله قرن. این معامله، بیانگر سرشت قرنی است که دو دهه از آن گذشته است. رئیس جمهور آمریکا و اسرائیل مطابق با طرحی، بنیانگذار یک نظام آپارتاید تازه شده‌اند، سه کشور عربی در محل اعلام طرح حاضر شده‌اند، کشورهای عربی دیگر، به استثنای اردن، یا همراه شده‌اند یا سکوت اختیار کرده‌اند. سایر کشورهای دنیا نیز، سکوت یا مواضع مزورانه‌ای اختیار کرده‌اند. در این میان، معلوم نیست مخالفت گروه‌های فلسطینی و ایران، چه اهمیتی دارد؟

در قرن بیستم محدوده‌ای برای بی شرمی وجود داشت. اعلام چنین طرحی، طوفانی در منطقه بر می‌انگیخت و در جهان نیز، مخالفت‌های گسترده‌ای ظهور می‌کرد. ایدئولوژی‌ها در قرن بیستم هر کدام بر منظومه‌ای از ارزش‌های متفاوت تکیه می‌کردند. لیبرالیسم و مارکسیسم و در این اواخر اسلام سیاسی، با هم منازعه می‌کردند اما این نزاع، به تولید و حراست از حدودی از شرم بین المللی کمک می‌کرد. گویی طوفان زور و پول و نژاد پرستی و بنیادگرایی و خاص گرایی‌های دینی همه چیز را با خود برده است. منجمله از آنها شرم است.

شرم یک واکنش روانی در نتیجه قدرت اخلاقی جامعه است. اخلاق در جامعه داخلی و بین المللی بی اعتبار شده است. حاصلش سیاستمدارانی مثل ترامپ است که شرم نمی‌کند اگر اعلام کند همه موجودیت یک ملت را با پنجاه میلیارد دلار می‌خرد. وقتی شرمی در میان نیست، پول و زور است که دائر مدار است.

امروز لازم است از خود بپرسیم ما چه کرده‌ایم؟ می‌توانیم افزایش مقدار زور و پولمان را شمارش کنیم. اما چقدر می‌توانیم به حفظ و گسترش حریم شرم در عرصه داخلی یا جهانی افتخار کنیم؟ ما انقلابمان را فرهنگی و اخلاقی می‌خواندیم. انتظار می‌رفت حریمی از شرم و اخلاق در عرصه منطقه‌ای و جهانی ایجاد کرده باشیم تا هر سیاستمداری را در تله مبارک شرم بیاندازیم. اگر به جای آنکه صرفاً به تولید ترس در رقیب و حریفمان بیاندیشیم، کمی هم به شرایط تولید شرم می‌اندیشیدیم، جامعه، منطقه و جهان بهتری داشتیم.

  • محمد حواد غلامرضاکاشی