دوم خرداد و هفتم اسفند
نتیجه انتخابات هفتم اسفند برای جناح اصلاح طلب، پیروزی نبود، فرصتی برای یک ابراز وجود صرف بود. برای اصولگرایان نیز، شکست نبود، بیشتر یک رویداد تحقیر کننده بود. بنابراین همه چیز میتواند فراموش شود و مشمول مروز زمان گردد. اما نتیجه انتخابات دوم خرداد، برای اصلاح طلبان یک پیروزی بود و برای جناح مقابل یک شکست مرعوب کننده.
با این همه بر این باورم که رویداد هفتم اسفند میتواند نتیجه پایدارتری در مقایسه با رویداد دوم خرداد به همراه آورد.
در مقابل آنچه مرعوب میکند، حریف تنها به مقاومت میاندیشد. اتحاد و وحدت کلمه و چسبیدن به همه داراییها برای تولید بیشترین مقاومت. به سخن آنکه تهدید میکند و رعب ایجاد میکند گوش نمیدهد. با تردید به او مینگرد و از ترس هجوم شبانه، یک لحظه چشم بر هم نمینهد. در فضای رعب، کینه تولید میشود و احساس نیاز به ایستادگی و ستیز. در فضای رعب، خیالات و تصورات خطرناک و حتی خونینی در مخیله طرفین جریان پیدا میکند.
ماجرای دوم خرداد از این دست بود.
اما در رویدادی که تنها یک اتفاق تحقیر کننده است، طرف تحقیر شده، چیزی از دست نداده و خطر عینی او را تهدید نمیکند. او که تحقیر کرده، تنها مجالی پیدا کرده تا بر لبانش، لبخندی ظاهر شود و به خانه بازگردد. بنابراین نیازی به وحدت و یکپارچگی و مقاومت و آمادگی برای هجوم نیست. حس روانی جمع تحقیر شده، بیشتر از سنخ توجه به برخی کم دقتیها و کم توجهیها از طرف خود، و مهارتها و تواناییهای رقیب در بهره گیری از فرصتهاست. در یک رویداد مرعوب کننده، تنها به چشم دشمن میتوان به حریف نگریست، اما در رویداد تحقیر کننده به چشم یک حریف هوشمند باید به حریف نگریست. در یک بازی که به تحقیر یک طرف انجامیده، طرفین بارها به بازی طرف مقابل توجه میکنند و تحقیر شده تلاش میکند برای بازی دوباره از مهارتها و تیزهوشی رقیب بیاموزد.
ماجرای هفتم اسفند از این دست بود.
ماجرای مرعوب کننده، آبستن صحنه دیگری است تا حریف مرعوب کننده خود مرعوب شود و از ترس به خانه اول بازگردد. اما ماجرای تحقیر کننده، حریف را به هوشمندی بیشتر ترغیب میکند و اینچنین طرفین ماجرا خود را در یک میدان بازی رقابت می یابند. میدان رقابت، وجود طرفین را ضروری میکند و اینچنین حریفانی که تا کنون در صدد حذف هم بودند، حال شرط خود و میدان بازی را وجود رقیب میپندارند. ماجرای هفتم اسفند، اینچنین میتواند بستر ساز وضعیتی باشد که طرفین وجود یکدیگر را شناسایی کنند و این شرط تام و تمام حیات سیاسی مطلوب ماست.
خدا کند نورسیدگانی که از سر حادثه فرصتی یافتهاند تا به نام اصلاح طلب به مجلس راه یابند، و چهرههای سابقه داری که از صحنه حذف شدهاند، رویداد پر از لطیفه و لطف هفتم اسفند را تخریب نکنند. اجازه دهند بازی توام با طنز و نازک طبعی هفتم اسفند همینطور بازی بماند. رعبها همه به رقابت و بازی خلاقیتها تبدیل شود. خشم جای خود را به ذهنهای نیرومند دهد و اینچنین سیاست عرصه بازی شایستگان شود.
- ۹۴/۱۲/۱۲
موفقیت بزرگ اصلاحات در هفتم اسفند، هفت آسمان و هفت دریا، بالاتر از دوم خرداد بود. کسی که تحقیر می شود -صرفا به طرزی مسالمت آمیز و مدلل و بر مبنای رای؛ رای هم به معنای انتخابات و هم به معنای دیدگاه- شانس بیشتری برای پذیرفتن درونی حقانیت طرف پیروز دارد تا کسی که مرعوب می شود.
موفقیت بزرگ اصلاح طلبان، در تصرف بخشی از "ذهنیت" اصولگرایی علاوه بر "عینیت" آنها بود؛ یعنی علاوه بر تسخیر پایتخت، خاطر تخت و خیال آرام اما رسوب کرده و حجرشده ی اصولگرایان را هم تا قابل ملاحظه ای تصرف کرد. توضیح آنکه در اثر این تحقیر، اصولگرایان به برخی ارزش های اصلاح طلبانه و دمکراتیک معترف شده اند. برای نمونه در نقدهای آنها به خود، می توان زئوس ذیل را دید:
-اعتراف به اینکه اصولگرایان بطن جامه را درنیافته و مقتضیات جامعه را درک نکرده اند. در واقع اصولگرایان دریافته اند که رویکرد متن گرا و از بالا به پایین یا نزولی، هرچه بیشتر آنها را در انزوا قرار خواهد داد. همچنین آنها بزودی متوجه خواهند شد که چاره ای ندارند جز آنکه امر اجتماعی رابر امر سیاسی مرجح بدارند. این اتفاق مبارکی برای دمکراسی است و می تواند به نفوذ و سرایت دمکراسی و سیاست مردمی به جبهه اصولگرایان کمک کند.
-توجه آنها به عدم خلاقیت خود و اینکه نتوانسته اند دست کم یک پوست اندازی داشته باشند نیز اعترافی است که اگرچه دمکراتیک نباشد، اما به سود دمکراسی تمام خواهد شد. تأکید بر خلاقیّت و نوآوری، به نوشدن انسان و جامعه یاری خواهد رساند و این یعنی شانسی برای مدرنیزاسیون و دمکراسی. بهاءدادن به خلاقیت اتفاق مبارک دیگری است. تا جایی که برخی اصولگرایان معترف شده اند که بیش از حد به کپی سخنان رهبری نظام پرداخته اند و خود از نورآوری عاری بوده اند. همه اینها نوعی آری به دمکراسی است؛ اگرچه ناخواسته و ناخوادآگاه. به هر روی، تصور بنده همچون استاد این است که هفتم اسنفد نتایج پایداتر و بهتری نسبت به دوم خرداد می تواند داشته باشد.