زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

راز بی رنگ شدن ایده دمکراسی

يكشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۱۲ ب.ظ

ناسیونالیسم از راه می‌رسد، اما با دو صدا. یک صدا همان است که در حافظه تاریخی ما آشناست. یک روایت عام و همسان ساز است، و همراه با یک دولت اقتدارگرا و حتی نظامی سیطره پیدا می‌کند. اما ناسیونالیسم صرفاً آنی نیست که تجربه‌اش کرده‌ایم. ناسیونالیسم در همان حال، بسترساز همه دمکراسی‌ها و جوامع باز جهان امروز نیز بوده است. این صدای دوم به خلاف صدای اول نوید بخش یک آینده دمکراتیک توام با همزیستی و عدالت است. باید از همین امروز در مقابل بالا گرفتن صدای اول مقاومت کرد.

طرح ایده فدرالیسم توسط سید محمد خاتمی، واکنش‌های متعددی برانگیخت. ضرورت دارد در باره مقصود اصلی ایشان از این ایده و پیامد فدرالیسم گفتگو کنیم. اما این ایده، نمونه‌ای از طرح مساله ناسیونالیسم از سنخ صدای دوم است. ممکن است کسانی با اصل ایده فدرالیسم موافق نباشند، اما اگر قائل به مقاومت در مقابل بالاگرفتن ایده ناسیونالیسم اقتدارگرایانه هستند، باید ابتکار عمل را به دست بگیرند و مقصود آقای خاتمی را به زبان دیگر، و نام گذاری دیگر بیان کنند.

اهمیت روایت آقای خاتمی به چند و چون فدرالیسم خلاصه نمی‌شود، اهمیت آن در عرضه تصویری کثرت گرا از خود ایرانی است. این تصویر را باید تولید کرد. ایرانی بودن یک نام است، و اگر قرار باشد این نام، همه کثرت‌های عدیده در ایران را در یک پوست بگنجاند و همه را همرنگ و هم ریشه کند، به صدای اول کمک کرده‌ است و باید از آن به خدا پناه برد. اگر ایرانی بودن یک نام کلی و همشکل کننده همه اشکال متنوع زندگی در ایران است، آنگاه نباید نامی از دمکراسی برد مگر به قصد فریب.

صدای اول ناسیونالیسم، از بالا، توسط یکی دو روشنفکر ساخته می‌شد، و توسط رسانه‌ها توزیع می‌شد. آنگاه از همه خواسته می‌شد به همان لباسی درآیند که در مرکز برای قامت شان دوخته شده است. صدای دوم ناسیونالیسم رفتاری معکوس دارد. می‌خواهد در پایین، نوای زندگی را در گونه‌های متعدد و متنوع‌ و با ملودی‌های رنگارنگ درک کنیم، آنگاه از درآمیختن این ملودی‌ها به یک سمفونی گوش نواز بیاندیشیم. گوشمان در سیاست به موسیقی مونوفونیک و تک صدایی عادت کرده است، باید به نوای چند صدا بیاندیشیم.

به نظرم آقای خاتمی راز بی رنگ شدن ایده دمکراسی خواهی را دریافته است. دمکراسی خواهی پیشترها، در بستر درکی تک صدایی از هویت ملی ساخته شد. حاصل منحصر شدن سودمندی‌های آن برای گروه اندکی در تهران و شهرهای بزرگ بود و اکثریت گروه‌های اجتماعی چیزی از طعم آن نچشیدند. حال احیای ایده دمکراسی مستلزم درکی چند صدا از هویت ملی است. حال اگر ایده فدرالیسم کفایت این کار را ندارد، به یک ایده جانشین بیاندیشیم.  

@javadkashi


  • محمد حواد غلامرضاکاشی

نظرات (۱)

تقسیم کشور بر پایه دین، مذهب، قوم و نژاد روا نیست. یعنی حتی فدرالیسم بر پایه دین، مذهب، قوم و نژاد روا نیست. در باره فدرالیسم سرزمینی و جغرافیایی به عنوان یکی از شیوه‌های تمرکززدایی اما می‌توان گفتگو کرد.


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی