زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

خشونت مقدس

يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۳ ب.ظ

خشونتی که از دین کسب مشروعیت می‌کند، چندین دهه است روح و روان ما را می‌آزارد. نه تنها ما که در این منطقه از جهان زیست می‌کنیم، بلکه جهان امروز به نحوی زخمی خشونت‌های دینی است. این واقعیت، برخی از روشنفکران ما را به سمت نفی کلی خشونت به هر بها و توجیهی کشانید. فرض بر این شد که قطع نظر از هر هدفی که تعقیب می‌کنید، خشونت نارواست. کار به جایی کشید که ماجرای کربلا را پیامد ورود در کنش‌های خشونت‌آمیز برشمردند و مدعی شدند آنچه در کربلا رخ داد پاسخی بود به خشونتی که پیش از آن بر آل سفیان رفته بود.

در هیاهوهای آن روز این بحث به خوبی گشوده نشد. واقعاً با چه منطقی می‌توان آنچه را در کربلا گذشت از سایر کنش‌های خشونت‌آمیز که از دین کسب مشروعیت می‌کنند، متمایز کرد. شاید از منظر روشنفکرانی که اصولاً نافی خشونت‌اند، خوب بود امام حسین (ع) بیعت را می‌پذیرفت و مانع از بروز آن حادثه  خشونت‌آمیز می‌شد. به گمانم می‌توان از حادثه کربلا و تصمیم امام حسین به منزله یک کنش مقدس خشونت آمیز در مقابل الگوهای نامقدس و نحس خشونت دفاع کرد.

آنها که به طور کلی نافی خشونت‌اند، درکی از حیات سیاسی ندارند. حیات سیاسی قابل تقلیل به منطق سود و زیان اقتصادی نیست. قابل تقلیل به خوب و بد اخلاقی در حوزه خصوصی هم نیست. عرصه سیاسی از این حیث که با خیر عمومی سروکار دارد، دست به گریبان شر است. شر نیروی ناشی از اراده‌های خودآگاه وناخوداگاه انسانی است که موجب زوال یک جامعه، تبعیض، نابرابری، ظلم و ستم در عرصه عمومی می‌شود. عرصه سیاسی عرصه جدال میان خیر و شر است. در میدان این نزاع، سه انتخاب را باید از هم متمایز کرد.

اول کسانی که شر را طبیعی می‌انگارند. مثلا فکر می‌کنند نابرابری، ظلم، سرکوب و محرومیت طبیعی است. خیلی عزم جدال با آن ندارند. خود را آلوده به آن می‌بینند و این وضعیت را گریز ناپذیر می‌دانند. به گمانم کسانی که اینطور فکر می‌کنند فی الواقع هم داستانان شر در عرصه سیاسی‌اند. کسانی نیز که به سیاست عاری از خشونت به هر قیمت و بها می‌اندیشند، علی‌الاصول چنین چشم اندازی پشت نگاه آنان جاری است.

دوم  کسانی که شر را قابل حذف و نفی می‌انگارند. فکر می‌کنند می‌توان به کلی شر را از دایره حیات بشری تهی کرد. این چنین کسان، لاجرم خود را داعیه‌‌دار تام خیر می‌دانند. کسی که شر را قابل حذف می‌داند، به ناگزیر باید به طور مشخص و عینی صف شروران را با انگشت اشاره نشان دهد. همین انگشت اشاره او را در زمره داعیه داران خیر تام جای می‌دهد. چنین کسی باید متولی اعمال خشونت برای حذف و پاکسازی شر شود. او برای حذف تام شر، فداکاری می‌کند، همین فداکاری به او مرجعیت می‌بخشد. خود را نقطه کانونی برای حل و فصل منازعه خیر و شر در عالم می‌پندارد. هر که با هر لباس و مشربی که به او وفادار است، جزو سپاه خیر است و هر که رویاروی اوست و او را نقد می کند، جزو سپاه شر است. برای چنین کسی، اصولاً منطقه خاکستری وجود ندارد. اگر کسی با او نیست، بر اوست. انجام هر رفتاری برای حذف و نابودی دشمنان او رواست. او تابع هیچ نرم و هنجار اخلاقی نیست. خوب که نگاه می‌کنی، می بینی این متولی تام و تمام خیر، فی الواقع نماینده تام و تمام شر شده است. پای خدا که به میان می‌اید، مساله پیچیده‌ می‌شود. برای چنین کسی، باور به وجود خدا، این امکان را به وجود می‌آورد که خود را نماینده تام و تمام خداوند تصور کند. او هر چه بیشتر به خلق خدا ستم کند، بیشتر وبیشتر خود را مقرب خداوند می‌پندارد. اینجاست که خشونت به نام دین هولناک‌تر از هر وقت خواهد شد. خشونتی با نام خدا، و مدعای خیر، اما تجسم تام و تمام شیطان. خشونت دینی از سنخ داعش را در این شمار بیاورید

سوم: کسانی هستند که شر را طبیعی نمی‌انگارند، اما قائل به حذف و نفی تام آن نیز نیستند. این جهان را عرصه تنازع ناتمام خیر و شر می‌دانند. فکر می کنند شر به طور کلی قابل حذف نیست، اما این واقعیت توضیح دهنده مسئولیت آنان است برای ایستادگی در مقابل شر و دفاع از خیر. این گروه، اصولاً درکی متفاوت و پیچیده از شر دارند. شر پدیده‌ای است که ممکن است از در برانی، اما از هزار روزن دیگر بازگردد. بنابراین زندگی شان تنازع ناتمام با مظاهر ناتمام شر است. همه غنا و معنای زندگی را در این تنازع ناتمام می‌جویند. گاه این تنازع در درون خودشان برقرار است وقتی با هوس ها و مدعاهای ناصواب درونی مواجه می شوند و گاه در بیرون با مدعیانی در حال ستیزند. آنها برای حذف و نفی تام شر به صحنه نیامده‌اند، آمده‌اند تا حتی الامکان از بسط دایره شر ممانعت کنند یا دست کم از آلودگی خود به نحوست شر بکاهند. امام حسین در این شمار بود. قول مقدس ایشان مبنی بر اینکه زندگی عقیده و جهاد در راه آن است، مصداقی بر این نگاه هستی شناسانه نسبت به واقعیت شر است. در چنین بستری او خود را نماینده تام و تمام خدا نمی‌انگارد، کنش خود را عبادتی می‌انگارد و از خداوند قبولی آن را طلب می‌کند. بی‌آنکه از رای و عزم خداوند خبری داشته باشد.   

@javadkashi

  • محمد حواد غلامرضاکاشی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی