زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

پاسخ به یک دانشجو

سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۳۶ ب.ظ

یکی از دانشجویانم در یک پیام خصوصی نظر مشروح خود را در باره یادداشت من با عنوان «مهم، موثر اما دوست نداشتنی» نوشت. جمله کلیدی این پیام به شرح زیر بود: «نوشتار شما در باب موثر اما دوست نداشتنی فرمول واقع گرایانه به مردمی نشان میدهد که نا امیدانه به زندگی بدون داشتن هیچ ساحتی از حقیقت ادامه می‌دهند و تنها با مصالحه سختی‌های زندگی خود را کمتر می‌کنند ... شاید این مطالب ازذهن خسته وناامید و البته پابه سن گذاشته و بدون هیجانات و خردمندتر شده دکتر کاشی باشد» اظهار نظر موثری بود. ذهنم را به خود مشغول کرد. برایش نوشتم: نا امید نیستم به جوهر سیاست اشاره کردم و چون سخن از هاشمی بود، به روایت محافظه‌کارانه این جوهر اشاره کردم.

منظورم این بود که جوهری که به آن اشاره کردم، یک سویه غیر محافظه کارانه هم دارد. قصد دارم خیلی کوتاه نشان دهم که آن جوهر، سویه‌ دیگری هم دارد.

من مواجهه سیاسی را رویاروی مواجهه فلسفی قرار دادم. گفتم مواجهه فلسفی این توهم را ایجاد می‌کند که می‌توان ناسازه‌های عینی را با یک سازه ذهنی و فلسفی رفع کرد. اما مواجهه سیاسی ناسازه‌های عینی را رفع نشدنی می‌انگارد. آنها تقلیل پیدا می‌کنند اما به نحو نهایی حل و فصل نمی‌شوند. باور به این انگاره گاهی مولد یک شخصیت محافظه کار، عمل‌گرا، و موثر و کارآمد است. هاشمی رفسنجانی از آن دست شخصیت‌ها بود. اما الزاماً آن انگاره مولد محافظه کاری نیست. گاه گشاینده انتظار و امید است. فرد را به جستجو می‌خواند. واقعیت ناسازگار با خویش، فرد را با خود و جهان پیرامونش ناساز می‌کند.

به این ترتیب می‌توان مثل هاشمی رفسنجانی مواجهه‌ای سیاسی با امور داشت، اما به نتایج محافظه کارانه نرسید.

به عنوان نمونه، ایمان به وجود ناسازه‌های عینی و رفع ناشدنی در عرصه سیاست، فرد را ترغیب می‌کند به سویه‌های طنز آمیز مناسباتی بنگرد که مدعی انسجام و وحدت بخشی است. به نظرم خیابان‌های امروز تهران، یکی از این صحنه‌های طنز آمیز بود. معمولاً بلندگوها در یک حرکت جمعی، سخنگوی مردم‌اند. بلندگوها مردم را بیان می‌کنند و مردم خود را در صدای بلند بلندگوها چند برابر می‌کنند. امروز اما بلندگوها با مردم کف خیابان رقابت می‌کردند. با کمک تکنولوژی تلاش می‌کردند صدای مردم را به حاشیه برانند، و مردم گاه در سکوت بلندگوها خود را می‌یافتند، گاه با سوء استفاده از فرصتی که بلندگوها در اختیار می‌گذاشت، خود را نشان می‌دادند، و موفق بودند و موفق نبودند.

اما سرانجام این منازعه، خلق طنزی افشاگر در متن یک تراژدی بود.  

مردم تلاش کردند یک تعارض پرناشدنی بر ملا شود، و اینچنین میان حیات سیاسی و حقیقت نسبتی دوباره برقرار کردند. این شدنی نبود، مگر اینکه باور کنیم واقعیت مملو از ناسازه‌های پرناشدنی است.  

  • محمد حواد غلامرضاکاشی

نظرات (۱)

عالی بود
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی