زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

زاویه دید

تاملاتی پیرامون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

جای خالی تفکر اضطراری

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۸ ب.ظ

برجی اگر در کار بود تا از فراز آن، به ذهنیت‌های جمعی ایرانیان می‌نگریستیم،  سه فضا بیش از همه، به چشم می‌آمد: فضای معنوی اسلام گرایان، فضای عقلانی غرب‌گرایان، و فضای لذت جویانه نهیلیست‌ها. این سه، با هم ناسازگاری‌های بسیار دارند. اما در یک امر هم داستاننند: غفلت از وضعیت اضطراری ما.

وضعیت ما اضطراری است. وضعیت اضطراری بسیاری از اختلاف‌ها و تفاوت‌ها را موقتا در پرانتز قرار می‌دهد، و موقتا گروهی را با هم همساز می‌کند. 

آغاز فیلم فروشنده اصغر فرهادی و فروریزی تدریجی یک ساختمان را به ذهن بیاورید. 

وضعیت اضطراری مشابه سرآغاز آن فیلم، جان تک تک ما را در یک مخاطره فوری درانداخته است. در چنان وضعیتی غریزه و ترس کار خود را به خوبی انجام می‌دهد. همسایگان، نه به عشق و علاقه پیشین خود به هم واقفند نه به گلایه‌ها و نفرت‌های پیشین. همه دست به کار نجات خود هستند و تا جایی که امکان پذیر باشد نجات دیگران. 

اما وضعیت‌های اضطراری همیشه همین قدر زیرپوستی و ملموس نیست. 

وقتی به همسایگان یک آپارتمان گفته شود، این ساختمان اینطوری باقی نخواهد ماند. بالاخره فروخواهد ریخت. معلوم نیست واکنش همسایگان همانطور باشد که در فیلم فروشنده دیدیم. می‌توان در چنان شرایطی به جای  تحمل استرس، سیگاری روشن کرد، کنار پنجره نشست و از آرامش فعلی لذت برد و بقیه را به بخت و اقبال سپرد. 

بحران آب و آلودگی‌های زیست محیطی، بیکاری و بحران اقتصادی، فساد دامن گستر و سازمان یافته اقتصادی و سیاسی، احساس تحقیر و نادیده گرفته شدگی، تضعیف ارزش‌های اجتماعی، وضعیت مخاطره آمیز منطقه و محیط بین المللی از جمله مولفه‌هایی هستند که شرایط ما را اضطراری می‌کنند. 

نیاز وافری وجود دارد که همگان به نحوی عمیق و زیرپوستی عمق فاجعه را دریابند و احساس کنند وضعیت اضطراری است. اما مولفه‌های گوناگون سبب شده‌اند تا فعلا نشستن کنار پنجره و تماشای گذر عمر را به هم توصیه کنیم. سه فضایی که پیش از این به آن اشاره کردم، در بازتولید این احساس جمعی با هم همراه شده‌اند.


1. فضای معنوی اسلام گرایان

فضای اسلام گرایان، که صدا و سیما و همه نهادهای تبلیغاتی و خطابه‌های رسمی به آن اختصاص دارد، استعداد شگرفی در تولید فاصله عمودی از اینجا، و فاصله افقی از امروز دارد. 

در آسمان استعلایی آن، هر روز مفاهیم قدسی قدسی‌تر می‌شوند و معانی عمیق، هر روز بیشتر و بیشتر از جهان روزمره ما فاصله می‌گیرند. تلاش می‌کنند روح‌هایی بسازند که بیشتر آسمان را می‌شناسند تا زمین را. سوژه تربیت شده این سازمان گفتاری، تشویق می‌شود کمتر به در و دیوار اینجا بنگرد. طوری ساخته می‌شود که خیال زندگی در افلاک را بر زندگی واقعی بر خاک ارج بنهد. از حیث زمانی نیز، سوژه منحل شده در این ساختار گفتاری، به آینده دوری نظر دارد که سرانجام همه چیز تعیین تکلیف خواهد شد. مستکبران به کلی هلاک‌اند و همه چیز درست همانطوری است که نظام معنوی آنان طلب می‌کند. معنویتی که به بهای انفصال از این جا و اکنون حادث می‌شود، آنقدر شکیبا و صبور نیست تا برای اینجا و اکنون قاعده‌ای بگذارد. روح پرنده‌ای است که در اینجا مقام ندارد. 

عدم توجه به این جا و اکنون، به معنای مجاز کردن هر کاری در اینجا و اکنون است. برای روحی که آنهمه در آسمان استعلاست، توجه به آب، توجه به بحران بیکاری و محیط زیست چه جایی دارد؟ ظرفیت محدودی برای توجه به این امور دنیوی دارد. 

گاهی البته از این دستگاه مفهومی، محصولات جالبی بیرون می‌آید. افرادی که روحشان در آسمان پرواز می‌کند و دستشان اینجا در اموال عمومی است. دست در غارت اموال مردم دارند، و یک لحظه از یاد خدا غفلت نمی‌کنند. ذکر می‌گویند و زمین خوارند. 


2. فضای عقلانی غرب گرایان

غرب گرایان که بیشتر در مطبوعات، فضاهای آکادمیک و در فضای مجازی حاضرند، به نحوی متفاوت تولید فاصله از اینجا و اکنون می‌کنند. 

آنان به خلاف گروه قبلی، فقر و بیکاری و کم آبی را می‌بینند. اما تصورشان این است که برای همه این مشکلات راه حل‌های از پیش آماده‌ای وجود دارد. به تجربه غربی و مدیریت غربیان اشاره می‌کنند و اعلام می‌کنند اگر اجازه دهیم خرد آنها جایگزین خرد ما شود، راه برای حل همه مشکلات گشوده خواهد شد. بنابراین حل این مشکلات اساساً مساله اصلی نیست، مساله اصلی، خالی کردن میدان برای جایگزینی خرد دیگر است. 

آنچه از کیسه این گروه بیرون می‌آید، بیشتر نقدهای رادیکال است و امید به آنکه از پی این نقدهای رادیکال، خورشید نجات و رستگاری سر برخواهد آورد. گروهی‌شان در منصب فلسفه می‌نشینند و با طرح نقدهای رادیکال اثبات می‌کنند تا فلان گزاره‌های فلسفی را نپذیریم و دست از فلان گزاره‌های دیگر نکشیم، کار درست نمی‌شود. خرد را تقدیس می‌کنند و آن را در جایگاهی می‌نشانند که گویی حلال همه مشکلات عینی ماست. گروهی شان در موضع سیاست می‌نشینند و با طرح مفاهیم انتزاعی نظیر توسعه و دمکراسی، راه نجات را در انتخاب زندگی جمعی به نحوی دیگر می‌بینند. مهم‌تر از همه گروهی شان هستند که بیشتر در کار و بار و تجارت و اقتصادند. آنها هم نفدهای رادیکال دارند. از ضرورت گشوده شدن درها برای افزون شدن رونق کارشان می‌نالند چرا که آن را تنها مسیری می‌دانند که رستگاری جمعی در گرو آن است.

سخنانشان نادرست نیست. از ربط و سامان منطقی و نظری درستی بهره مند است. به راستی متکی بر تجربیات بشری است. اما از سنخ تفکر اضطراری و مناسب وضعیت اضطراری نیست. به همان میزان گروه پیشین، این امکان را فراهم می‌کند تا پشت پنجره بنیشینی و با اندکی آه و افسوس، گذر عمر را تماشا کنی. مباحث شان، خیلی عمیق‌ و استراتژیک است و بعید است به این زودی‌ها درک شود. بنابراین فی الحال، می‌توان روزها را همین طور سپری کرد. 

از این ساختار فکری نیز گاهی محصولات تماشایی خلق می‌شود: فرصت‌طلبان ریاکار، دمکراسی خواهان تجارت پیشه، اصلاح طلبان بازاری، دکان داران دو نبش. 


3. فضای لذت جویانه نیهلیست‌ها

جهان این گروه‌ها را بیشتر در فضای مجازی می‌توان یافت. این گروه‌ها، اساساً نسبتی با مساله عمومی ندارند. آنها تنها به خود و گذر لحظه‌ای عمر می‌اندیشند. مشکلی به نام فاصله گیری زمانی و مکانی ندارند، آنها اساساً فاصله‌ای نمی‌گیرند. به خود و لحظه و آن خود می‌اندیشند. جهان شان تامین حال و لذت اکنون و حظ فردی است. 

البته انصاف حکم می‌کند همه نیهلیست‌ها را در یک گروه جا ندهیم. نیهلیست‌ها را می‌توان در دو گروه نیهلیست‌های شرور و نهیلیست‌های نجیب جا داد. نیهلیست‌های شرور کسانی هستند که نیهلیست‌اند و لذت طلب، اما لباس معنوی اسلام گرایان یا لباس عقلانی غرب گرایان را بر تن دارند. برای آنان دسترسی به خوان گسترده رانت و فرصت‌های اقتصادی و منزلتی مهم است. خرد حسابگر آنان حکم می‌کنند که بر حسب موقعیت لباس کسانی را بر تن کنند که بیشتر به بازی شان می‌گیرند. اگر بتوانند لباس این و اگر نتوانند لباس آن، و حتی اگر بتوانند زیر لباس این لباس آن را بر تن می‌کنند. 

دو فضای معنوی و عقلانی پیش گفته، هر دو بازیگران اصیل داشته است. اما هرچه می‌گذرد، در هر دو طیف آنان که رنگی از اصالت دارند، به عقب می‌روند و جلوی صحنه هر دو را همین نیهلیست‌های شرور اشغال می‌کنند. جالب است که به تدریج چهره‌های اصیل هر دو جناح، یکدیگر را پشت صحنه در می‌شناسند و به هم نزدیک می‌شوند و در پیش صحنه نیز، نیهلیست‌های شرور، در لباس‌های ناهمرنگ یکدیگر را می‌شناسند و برای افزون کردن سهمشان از سفره رانت با هم ستیز مصلحتی می‌کنند. 

نیهیلیست‌های نجیب اما خیل عظیم جوانانی هستند که اصولاً شانسی برای ورود در بازی ندارند. به طور بنیادی نادیده گرفته شده‌اند و شانسی جز زندگی در حال ندارند. قربانی‌اند و چه جای گلایه از آنان که چرا به مسائل اضطراری زندگی جمعی نمی‌اندیشند. آنها مجال حل مسائل اضطراری خود را هم ندارند. 


********

سه فضایی که طرح کردم، همه در یک نکته همداستانند. آنها مساله امروز و اینجا و اکنون را نمی‌بینند. در حالیکه زندگی سیاسی اساساً معنایی جز آن ندارد که مردم برای وجوه اضطراری و مخاطرات جمعی که حیات آنها را تهدید می‌کند به طور نهادین شده فکر کنند. تفاوت مهم حیات سیاسی از حیات دینی یا حیات فلسفی و یا هنری دقیقا در همین وجه اضطراری بودن آن است. دین داران و عارفان و فیلسوفان می‌توانند هر چه می‌خواهند در آسمان استعلا پرواز کنند. اما مخاطراتی که در کمین امنیت، و رفاه و منزلت جمعی آنان است، بر عهده نهاد سیاست است. معضلات فلسفی به شخص فیلسوف، راه‌های پرپیج و خم سلوک به شخص عارف، نحوه جلب رضایت خداوند به شخص دین دار سپرده شده است. اما دلنگرانی نسبت به وجوه اضطراری زندگی جمعی به همگان سپرده شده است. هیچ کس قرار نیست حل مساله اضطراری همگان را بر دوش خود بگیرد. اضطرار همگان هنگامی که بر دوش اقلی از مردم است، آن اقل، اضطرار خود را جایگزین اضطرار همگان می‌کنند و می‌شود همین که هست.


  • محمد حواد غلامرضاکاشی

نظرات (۲)

مطالب ساندویچی و خلاصه بهتر خونده میشه ×


http://jorda.ir
شاید عامل اصلی این اننشقاق داستان خودی- غیرخودی است که عوارض ان درحال نمایان شدن است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی