معنویت و آزادی
نظامهای ایدئولوژیک، بر روح و قلب و جان مردم حکومت میکنند. کسی که به کلی تسلیم است، احساس خرسندی میکند. مشکل اما از زمانی آغاز میشود که فرد دچار تردید میشود.
تردید فرد را در معرض یک انتخاب قرار میدهد. انتخاب میان زندگی زیر سقف نظم ایدئولوژیک و یا بیرون رفتن از سیطره آن. زندگی در درون نظم ایدئولوژیک، زندگی فرد را با تحقیر و احساس اسارت و خفقان توام میکند. بیرون رفتن از سیطره آن اما به زندگی بدون روح و قلب و جان میانجامد. زندگی با یک بدن سرد، منزوی، تنها، بی افق و تسلیم امیال روزمره. نظامهای ایدئولوژیک، تنها به بدن فرد اجازه میدهند از سیطره بیرون رود، قلب و جان او را همچنان گروگان نگه میدارند. این نکته برای نظم ایدئولوژیک متکی بر دین، صدها هزار بار بیشتر صادق است.
تنها اشخاص نادری قادرند از این قاعده تلخ بگریزند.
دو دهه است فضای عمومی جامعه ایرانی را میتوان بر مبنای بدنهای سردی مورد مطالعه قرار داد که جایی در دستگاه ایدئولوژیک مسلط برای خود نمییابند، اما زندگی روزمره نیز برای آنان، عرصه کسالت و تکرار و تهی است. قلب و جانشان را در گروگان میبینند، و بازگشت زیر آن سقف را برای خود ناممکن مییابند. احساس بی پناهی میکنند و نیازمند کلام و معنایی هستند تا بدیلی به آنان عرضه کند و امکان زندگی توام با معنا را برایشان امکان پذیر کند. درست مثل بازاری است که تقاضایی گسترده و روزافزونی در آن شکل گرفته است.
اصلیترین کارکرد هر آنچه طی این سه دهه در عرصه فکری تولید و توزیع شده، در جهت تامین همین تقاضاست. فیلسوفان و متفکران وشاعران و هنرمندان، همه و همه دست در دست هم دادند تا برای زندگی در لاک تنهایی، امکانی برای تامین احساس معنوی فراهم کنند. معنویت در حد گلیم کوچکی که زندگی فردی را ساماندهی کند. گویی برای بدنهای سرد، میخواهند روح و قلب و جانی تازه تامین کنند. تلاش بسیار کردهاند و میکنند، اما توفیق چندانی ندارند. فضای عمومی همچنان فضایی دو قطبی است. میدان و سقف جهان ایدئولوژیکی که گرم و برانگیزاننده است، اما زندگی زیر آن با خردمندی و احساس آزادی توام نیست، یا زندگی در فضای روزمره، گسیخته، تک افتاده و بی معنا اما همساز با خرد و احساس آزادی.
گاه کسانی را میبینی که از این طرف به آن سو فرار میکنند و کسانی از آن سو به این طرف میگریزند.
اما با فاصله اگر به میدان نظر کنی، گویی در هر دو سوی میدان خاکستر سردی پاشیدهاند. نه جانبداران دستگاه ایدئولوژیک، گرم و پرشورند، و نه بدنهای بیرون افتاده، احساس آزادی میکنند. معنویت و آزادی هر دو بی معنا میشوند.
- ۹۵/۰۷/۰۸