ما در سویه خیر ایستادهایم اما
تن سیاست در عرصه جهانی یا داخلی، خونین و زخمی است. هر کجا که از تن سیاست خون می چکد، سیاست در چهره شرارت آمیزش نمودار شده است. اگر تحقیری هست، ستمی جاری است، طبقاتی نادیده گرفته میشوند، سرکوبی جریان دارد، سیاست در مقام شرارت آمیزش ظاهر شده است. اگر نمیخواهی تو نیز بخشی از آتش شرارت سیاسی باشی، در وجدان اخلاقی، در کلام و یا در عمل، باید در کنار ستم دیده بایستی. در کنار آن کس که شرارت روزگار، محو و نابود و تکیده و سرکوبش میکند. چرا که آنچه بیرون به منزله یک آتش شرارت بار زبانه میکشد، بخشی است از جدال شر و خیری که درون هر یک از ما جاری است.
ترامپ سفارت خود را در بیت المقدس میگشاید. اسرائیل قانون اوشلیم واحد را تصویب میکند و حال این روزها شنیدیم که پارلمان اسرائیل قانون کشور یهودی را تصویب کرد که بر اساس آن، اسرائیل یک کشور تماماً یهودی است. دولت توسعه بخشهای یهودی را به عنوان ارزش ملی در نظر گرفته، و آنرا تقویت کرده است.
فلسطین و فلسطینیها رو به نابودیاند. قدرت در عرصه جهانی، به سمتی میرود که یک ملت تاریخی را محو و نابود کند. مقاومت فلسطینیها، دیگر چندان پاسخگو نیست. آنها به یک مساله درجه چندم منطقه تبدیل شدهاند و دیوارهای مرگ پیش چشم آنها بلندتر و نزدیکتر میشود.
آنها که در مقابل سیاستهای جمهوری اسلامی مدعیاند، برای منافع ملی، باید با اسرائیل هم پیمان شد، فی الواقع ایستادن در سویه شرارت آمیز حیات جهانی را توصیه میکنند. آنها به صرف گفتن این سخن، بر شرارت سیاسی امروز میافزایند. وای به حال کسانی که در دل، تفوق اسرائیل را طلب میکنند، وای به حال کسانی که لبخند می زنند از سرکوب مردم فلسطین.
هر کجا که خونی از تن سیاست می چکد، باید ایستاد. باید به دفاع از کسی برخاست که تحت ظلم آشکار است. تنها به این شرط است که سیاست با حقیقت ملاقات میکند و تو در سویه خیر حیات سیاسی ایستادهای.
باید در سویه خیر حیات سیاسی ایستاد. اما این سخن کافی نیست. باید درست بایستی. اندیشیده بایستی. جاهلانه و نیاندیشیده و عجولانه در سویه خیر ایستادن، خود گاهی تور فریب آتش شرارت است. میبینی در سویه خیر ایستادهای اما به چهره شرارت بار سیاست مدد میرسانی.
در مقام داوری اخلاقی، اسرائیل و حامیان امریکایاش، پلیدترین صورت متصور شرارت دست کم در این منطقه از جهانند. اما الزاماً در انتخاب عمل سیاسی، آنکه رادیکالترین موضع را اتخاذ میکند، الزاما بیش از همه در مقام کنش اخلاقی نایستاده است. در مقام عمل سیاسی، آنکس که تفنگ به دست میگیرد، جانش را به میدان میبرد، لزوماً سرور و سالار خیراندیشان حیات سیاسی نیست. چه بسا آنکس که جانش را در کف گرفته، در میدان پرآشوب و پیچیده حیات سیاسی، فرصتهای تازهای برای سویه شر سیاست مهیا کرده باشد.
در میدان تنازع میان اسرائیل و فلسطینیها، آنکس که تنها از مبارزه قهرآمیز با اسرائیل دفاع میکند، الزاماً اخلاقیترین انتخاب سیاسی علیه اسرائیل اتخاذ نکرده است. نطفه اسرائیل در بحران و جنگ منعقد شد، و در میدان بحران و جنگ نیز بارور و بارورتر میشود. خون گاهی همان آب حیات این نظام منحوس است. فلسطینیها در این معادله باختهاند و هر روز بیشتر و بیشتر می بازند. در میدان خشونتی که پایانی ندارد، وجدان جهانی چندان برانگیخته نمیشود، یک طرف خشونت میکند و طرف دیگر واکنش نشان میدهد. گوش و چشم دنیا پر شده از تصاویر شهدای فلسطینی و در مقابل آثاری از تخریب و جراحت و مرگ شهروندان اسرائیلی. آنچه در این میان اما پیش میرود، گام هایی است که هر روز اسرائیل بر علیه حیات و هستی مردم فلسطین بر میدارد. جنگ و خون، همه چیز را برای سردمداران کشور منحوس اسرائیل تسهیل کرده است.
کافی نیست در سویه خیر ایستاده باشی. باید درست بایستی. اندیشیده و منعطف و بازیگر. والا بازیچه دستان شرارت بار سیاست میشوی. فلسطین نیازمند پدری است که اجزاء پاشیدهاش را منسجم کند. قدرت برانگیختن وجدانهای اخلاقی در عرصه بینالملل داشته باشد. بتواند وجدانهای عربی را دوباره سمت اسرائیل معطوف کند. نفس اینکه در این وضعیت، رهبران عربستان سعودی جرات کنند کنار اسرائیل بنشینند یک فاجعه عظیم است که قبل از همه مردم نگون بخت فلسطین هزینه آن را پرداخت میکنند.
ما در سویه خیر ایستادهایم، اما نیاندیشیده و نابخرد. باید به خدا پناه ببریم از تداوم سیاستهای موجود.
- ۰ نظر
- ۳۰ تیر ۹۷ ، ۱۴:۰۶